hiting

سامانه استخدام
برای دریافت دمو

کلیک کنید

یقه سفید و یقه آبی چیست؟

«یقه آبی» و «یقه سفید» اصطلاحاتی در زبان انگلیسی هستند که تصاویر مختلفی را ذهن شنونده تداعی می‌کنند. تصور می‌شود که کارگر یقه آبی کمتر از کارگر یقه سفید درآمد دارد. کارگر یقه سفید ممکن است پشت میز در صنعت خدمات کار کند، در حالی که کارگر یقه آبی با انجام کارهای یدی یا کار در یک بخش تولید دست‌های خود را کثیف می‌کند. همچنین ممکن است كارگر يقه سفيد نسبت به كارگر يقه آبي تحصيلات كاملتري داشته باشد.  ویژگی‌های متمایز‌کننده بین این دو نوع کارمند وجود دارد. با این حال، هیچ تعریف واحد و جامعی از فرهنگ لغت نمی‌تواند یافت. کارگر یقه سفید نه تنها درآمد بیشتری نسبت به کارگر یقه آبی دارد، بلکه به طبقه اجتماعی متفاوتی نیز تعلق دارد. با این حال، به نظر می‌رسد که کارگران یقه سفید در طبقه اجتماعی متفاوتی از کارگران یقه آبی وجود دارند،

کارگران یقه سفید

کارگران یقه سفید کارگران کت و شلوار و کراوات هستند که پشت میز کار می‌کنند و به طور کلیشه‌ای از کار فیزیکی اجتناب می‌کنند. تمایل آن‌ها به کسب درآمد بیشتر از کارگران یقه آبی دارند. نویسنده آمریکایی آپتون سینکلر تا حدی مسئول درک مدرن از اصطلاح “یقه سفید” است، زیرا این عبارت را در ارتباط با کارهای اداری به کار برده است. تفاوت‌های مفهومی بین یقه‌سفید و یقه آبی، در مورد نحوه درک ما از صنعت خدمات در مقایسه با صنایع تولیدی و کشاورزی، چیزهای بیشتری برای گفتن دارد.

کارگران یقه آبی

کارگر یقه آبی به کارگرانی اطلاق می شود که به کارهای سخت یدی، معمولاً کشاورزی، تولید، ساخت و ساز، معدن، یا تعمیر و نگهداری مشغولند. محیط کار یقه آبی‌ها ممکن است در فضای باز باشد یا نیاز به تعامل با ماشین آلات سنگین یا حیوانات داشته باشد. کارگر یقه آبی ممکن است ماهر یا غیر ماهر باشد. اگر مهارت داشته باشند، ممکن است مهارت‌های آن‌ها در یک دوره فنی حرفه‌ای به‌جای دوره‌ی لیسانس در کالج یا دانشگاه به دست آمده باشد. مبنای تاریخی این دو اصطلاح ممکن است نسبت به مبدأ آنها تغییر اساسی نکرده باشد. یقه آبی از ظاهر رایج لباس کارگران یدی نشات می گیرد: شلوار جین آبی، کت و شلوار یا لباس کار. رنگ‌های تیره، مانند آبی، به پنهان کردن کثیفی و سایر عناصری که ممکن است در نتیجه کار لباس‌ها را کثیف کنند، کمک می‌کند.

ملاحظات خاص در مورد یقه آبی و یقه سفید

در ابتدایی ترین کاربرد آن، اینکه بگوییم یک نفر در شغل یقه سفید کار می‌کند و دیگری در حال کار با یقه آبی، در تعیین میزان حقوق را دارد. کارگر یقه آبی ممکن است حقوقی دریافت نکند یا بصورت دستمزد ساعتی کار کنند یا برای هر کالای تولید شده یا مونتاژ شده پولی دریافت کنند. کارگر یقه آبی ممکن است برای داشتن امنیت شغلی ساعات کاری و کار آینده به حمایت اتحادیه نیاز داشته باشد. به همین ترتیب، ممکن است در مورد ثبات شغل کارگر یقه آبی، ثبات و امنیت شغلی کم است.

از طرف دیگر، کارگر یقه سفید ممکن است شغل خود را از طریق فرآیند استخدام سخت‌گیرانه‌تر به دست آورده باشد و به همین دلیل، اخراج آنها دشوارتر است. اگر آنها حقوق دریافت نمی کنند، درآمد ممکن است مشروط به حفظ پایگاه مشتری باشد، همانطور که در مورد وکلا و پزشکان خصوصی صادق است. موقعیتی که یک کارگر یقه سفید دارد ممکن است پایدار باشد زیرا کار یقه سفید مهارت های خاصی را به همراه دارد.

نتیجه

در حالی که این اصطلاحات ممکن است تصویری از طبقات اجتماعی مختلف را تداعی کند، مرز بین این نوع کارگران در حال محو شدن است. همانطور که فناوری مرتبط با مشاغلی که قبلاً در نظر گرفته می‌شد افزایش می‌یابد، میزان تحصیلات مورد نیاز و دستمزدهای بعدی کارگران نیز افزایش می‌یابد. همچنین، با اشباع شدن برخی از بازارهای کار یقه سفید، کارمندان بیشتر از همتایان یقه آبی خود سود نمی‌برند زیرا رقابت برای موقعیت‌ها به کارفرمایان اجازه می‌دهد که کمتر پیشنهاد دهند، یا کارمندان مشاغلی را انتخاب می‌کنند که برای آنها صلاحیت بیش از حد دارند.

منبع

پیشنهاداتی برای مطالعه:

برای دریافت فایل word و pdf  کلیک کنید: